ایستادن در زمان
Standing in the Time
همیشه آرزوهای ما در زمانی کوتاه محقق نمیشود .تلاش زیاد میخواهد و عشق ……
پک کامل
با زیرنویس فارسی و کیفیت عالی
قابل پخش در دی وی دی پلیرهای خانگی و کامپیوتر
مشخصات:
ساخت کشور : چین
سال ساخت: 2019
ژانر: درام ، عاشقانه ،کمدی
اپیزود : 38 قسمت
خلاصه داستان:
لی ژیایو، دختری که با تموم کردن تحصیلات دانشگاهیش از شهر خودش به هنگ کنگ میره تا در مجله مورد علاقه اش «رسا»، سردبیر مد یا فشن بشه. کسی که به طراحی مد علاقه زیادی داره و هدف زندگیش رو سردبیری در این مجله قرار داده. برای یک سال در این مجله کارآموزی میکنه اما بعد سرنوشت اون رو به بخش دیگه ای از انتشارات می بره، بخش ویراستاری کتاب ها و نوشته ها که ماجراهای مختلفی براش پیش میاره. لی ژیایو با پسر خوشتیپی به نام ژو زیمو آشنا میشه که نمیدونه از قبل سر یک وبلاگ باهاش درگیری داشته. ژو زیمو نویسنده است اما بخاطر مشکلات زندگیش مجبور میشه مدل بشه. آشنایی اون ها و شغل های جدیدی که پیدا می کنن باعث میشه عاشق هم بشن اما ژو زیمو رازهای عجیب زیادی داره و این عشق آسون پیش نمیره...
نقد سریال:
این دراما یک تم ترکیبی داره. هم یک خط داستانی اصلی داره و هم این که هر اپیزود یا هر دو اپیزود یک ماجرای خاص رو نشون میده. زندگی روزمره و تلاش های شخصیت های اصلی برای موفقیت توی کار، روابط و مهم تر از همه برای عشقشون خط اصلی داستانه و این بین ماجراهای جالبی برای شخصیت ها پیش میاد. هر وقت یک مشتری کتابی برای ویرایش میفرسته اون کتاب و اون مشتری یک ماجرای تازه داره؛ این ماجراها هم سرگرم کننده است هم این که جنبه های بامزه، جالب و گاهی عجیب شخصیتای اصلی و فرعی رو بیرون میکشه. برای مثال وقتی ژیافن یک سکانس نقش وکیل بازی میکنه و همه انگشت به دهن می مونن که چطور شد اینجور شد! خلاصه این تم ترکیبی یه برتری که داره اینه که اگر روند ماجرای اصلی کند پیش بره، حوصله اتون سر نمیره چون این بین کلی ماجرای دیگه دیدین.
این دراما، ارتباط دو شخصیت اصلی رو نشون میده. اما این موضوع اصلی نیست، با این که جنبه درامش همون خط رابطه اونهاست اما در واقع چیزی که این بین جالب توجهه اینه که شغل هر کدوم، رویای طرف مقابله. لی ژیایو عاشق فشن، مد، طراحی مد و مدلینگه اما شغلش ویراستاری ادبیه. در حالی که دوست پسرش یعنی ژو زیمو یک نویسنده ماهر با استعداد و سواد ادبی بالاست که وادار شد به مدلینگ وارد بشه. هر کدوم اون ها از شغلی که داره یک جورایی خوشش نمیاد. در ابتدا حتی از حرفه ای که واردش شدن حتی متنفر بودن. اما حالا هر کدوم دارن رویای دیگری رو تجربه می کنند. حرفه ای که براشون اهمیت، ارزش و احترامی نداشت. به نظر میاد نویسنده و کارگردان قصد داشتن مرز بین شغل ها (و شاید رویاها و شخصیت ها) رو جوری بشکنن که یک تم ترکیبی ایجاد بشه. شخصیت لی ژیایو دقیقا همینطوره که یا سپید رو می بینه یا سیاه که طی اتفاقات این جنبه از شخصیتش کم کم تغییر میکنه. در این بین دو شخصیت گاهی مجبور میشن رویاشون رو رها کنن تا به کارهای روزمره اشون برسن. کتاب «حشره بی پا» که ژو زیمو درباره جوونای امروز و دنبال کردن رویاهاشون نوشته بود، هم به همین نکته اشاره داشت. این موضوع میتونه هم نقطه قوت این دراما باشه هم نقطه ضعفش؛ بستگی داره چطور نگاهش کنیم. اگر اینجور ببینیم که دنبال کردن یک رویای ویژه با تمرکز روی همون رویا باعث میشه زودتر به رویامون برسیم این مسیله میتونه نقطه ضعف دراما باشه؛ اما این که همزمان با هم چند حرفه رو دنبال کنیم ممکنه باعث بشه چیزهای بیشتری یاد بگیریم که به رشد شخصیت و جنبه های مختلفمون کمک میکنه، در این صورت این زمینه های ترکیبی میتونه نقطه قوت ماجرا باشه. وقتی به ماجرای یکی از اپیزود ها توجه کنیم که خانم وبلاگ نویس و همسرش باهم درگیر بودن به این نتیجه می رسیم که قصد نویسنده دقیقا همینه که این نقطه قوت رو پررنگ نشون بده. از نقطه ضعف های دیگه سریال بخوایم بگیم جیغ های بنفش لی ژیایو و تخس بازی هاش که گاهی اعصاب آدم رو به بازی میگیره، گیر دادن های رییسشون و پول پرست بودنشون.
در کل تماشای این سریال هم سرگرم کننده است هم این که نکته های روانشناسی جالبی داره؛ بجز اینها چشم نواز و زیباست!
فیلمبرداری خوبی داشته و چشم اندازهای شهری رو با کیفیت و زیبا نشون میده. از نظر مدلینگ، طراحی لباس و مد هم می تونه جالب باشه.
نظرات (0)
تشکر نظر شما نمی تواند ارسال شود
گزارش کردن نظر
گزارش ارسال شد
گزارش شما نمی تواند ارسال شود