فوق العاده ترسناک و دلهره آور
مشتری عزیز و گرامی: برای سهولت در خرید، در صفحه سبد خرید و هنگام پر کردن فیلدهای اجباری برای فیلد ایمیل لطفا از ایمیل اصلی خودتان استفاده کنید. در غیر این صورت از ایمیلهای (مثال: info@gmail.com) هم میتوانید استفاده کنید.
سفارشات شما عزیزان بعد از آماده سازی و بسته بندی با پست پیشتاز و مطمئن ارسال میگردد.
ما همیشه در تلگرام و اتس آپ منتظر شما هستیم. هر سفارش، پیشنهاد و یا سوالی داشتید، حتما بپرسید. با شماره 09192726680 در شبکه های اجتماعی منتظر شما هستیم.
فروشگاه تهران شاپ همیشه برای رضایت مشتریانش، در مناسبتها کدهای تخفیف و کوپن قرار میدهد.
محصول: آمریکا
سال ساخت: 2017
ژانر: درام / ترسناک / هیجان انگیز
بازیگران: بیل اسکارسگاد / جدن لیبرهر / فین وولف هارد
کارگردان: اندی موشیتی
خلاصه داستان:
یک فیلم فراطبیعی ترسناک به کارگردانی اندرس موچیتی است. فیلمنامه این فیلم توسط کری فوکوناگا بر اساس رمانی به همین نام نوشته استیون کینگ به رشته تحریر درآمده است. این فیلم بیانگر داستان هفت کودک از شهر دری در ایالت مین آمریکا است که در اثر مواجهه با دلقکی ناشناس دچار وحشت شدهاند. پیش تر نیز در سال ۱۹۹۰ مینی سریالی بر اساس این رمان ساخته شده بود که با واکنشهای ضد و نقیضی همراه شد.
فیلمبرداری فیلم از تاریخ ۲۷ ژوین ۲۰۱۶ در تورنتو کانادا آغاز شد و در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۶ در اوشاوا به پایان رسید. نیو لاین سینما کار ساخت و تهیه کنندگی فیلم را برعهده دارد و کمپانی برادران وارنر نیز مسیول اکران و پخش فیلم بودهاست.
در این فیلم بازیگرانی همچون: جیدن لیبرهر، بیل اسکارشگورد، فین ولفهارد، سوفیا لیلیز، چوزن جیکوب و جک دیلان گرازر ایفای نقش کردهاند.
نخستین نمایش فیلم در تاریخ ۵ سپتامبر ۲۰۱۷ در شهر لس آنجلس بود و سپس به صورت گسترده از تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۷ اکران شد. آن چیز در هفته اول اکران خود به فروش فوقالعاده ۱۷۹٫۲ دلار دست یافت در حالی که بودجه ساختش تنها ۳۵ میلیون دلار میباشد. در حال حاضر این فیلم با فروشی ۶۳۰٫۶ میلیون دلاری پرفروش ترین فیلم ترسناک تاریخ سینماست. همچنین فیلم نقدهای بسیار مثبتی از سوی منتقدان و تماشاگران دریافت کرد و در زمینههای کارگردانی و شخصیت پردازی ستایش شد. منتقدان فیلم آن را یکی از بهترین اقتباسهای سینمایی از کتابهای استیون کینگ و یکی از بهترین فیلمهای ترسناک تاریخ سینما برمیشمارند.[۱۹]دنباله این فیلم با نام آن:بخش دوم در سال ۲۰۱۹ اکران خواهد شد.
زمستان سال ۱۹۸۸ در شهر دری، پسر بچه ای به نام جرجی به برادر خود بیلی اصرار می کند که برای بازی در زیر باران به او ملحق شود اما بیلی که مریض است و از لکنت زبان نیز رنج میبرد قبول نمیکند و جرجی تنهایی بیرون می رود. هنگام بازی در زیر باران،جریان آب قایق کاغذی جرجی را از مسیر منحرف کرده و آنرا به درون فاضلاب میبرد. جرجی به دنبال قایق خود میرود اما ناگهان با دلقک عجیبی برخورد می کند که قایق او را در دست دارد. دلقک خود را پنی وایز معرفی می کند. جرجی که از ملاقات با دلقک هراسان شده، میخواهد از آن مکان برود ولی پنی وایز به جرجی حمله کرده و دستش را قطع میکند و سپس او را با خود به درون فاضلاب می برد.
چندین ماه از این اتفاق می گذرد و ماجراها از تابستان ۱۹۸۹ دنبال می شود. بیلی به خاطر اتفاقی که برای برادرش افتاده از طرف خانواده اش طرد شده و او اوقات خوش را تنها در میان اعضای باشگاه بازندگان که دوستان بسیار صمیمی اش هستند تجربه می کند. بیلی که هیچوقت مرگ برادرش را قبول نکرده و گمان می کند او گم شده است تصمیم می گیرد که در طول تابستان به دنبال برادرش برود و ناپدید شدن تعدادی دیگر از بچه های شهر نیز انگیزه او را بیشتر می کند که جرجی مثل هزاران بچه دیگر به طرز مرموزی ناپدید شده است. در ادامه با اضافه شدن دو پسر و یک دختر دیگر به نام های بن، مایکل و بورلی گروه باشگاه بازندگان تکمیل می شود. نقطه مشترک همه این افراد غیر از خاص بودنشان این است که همه آنها توسط دانش آموز جامعه ستیزی به نام هنری باورز و نوچه هایش مورد آزار و اذیت قرار میگیرند.
بعد از گذشت مدتی هر کدام از اعضای باشگاه بازندگان غیر از ریچی به طرز عجیبی مورد حمله و تهدید پنی وایز قرار می گیرند و دچار وحشت می شوند. روز بعد همه آنها اتفاقاتی را که برایشان افتاده را برای یکدیگر تعریف می کنند و متوجه می شوند که دلقکی ناشناس منبع ترس های آنهاست. بن که در حال انجام یک پروژه برای درس تاریخ است برای دیگران تعریف میکند که هنگام مطالعه متوجه شده پیش تر نیز گم شدن سریالی بچه ها در این شهر سابقه داشته است. تحقیقات بعدی آنها مشخص می کند که پنی وایز (که باشگاه بازندگان به اسم آن صدایش می کنند) موجودی اهریمنی است که هر ۲۷ سال یکبار از خواب بر میخیزد و در طول حضور یک ساله اش بچه ها را شکار کرده و از ترس آنها تغذیه می کند تا بتواند به حیات خود ادامه دهد. بیلی که با فهمیدن این موضوعات خود را به پیدا کردن برادرش بیشتر از همیشه نزدیک می بیند، تصمیم میگیرد که به خانه ای متروکه برود که به نظر محل زندگی پنی وایز می باشد. راضی کردن دیگر بچه های گروه برای وارد شدن به خانه ابتدا کمی طول می کشد اما آنها در نهایت قبول می کنند که با بیلی وارد خانه شوند. اما کارها آنطور که بیلی پیش بینی کرده جلو نمیرود و تجربه ای ترسناک برای اعضای باشگاه بازندگان هنگام مواجه با پنی وایز رقم می خورد. بچه ها در نهایت با دردسر موفق به فرار از خانه می شوند. ریچی که حسابی ترسیده به بیلی میگوید که جرجی مرده و بیل باید این قضیه را قبول کند و بیلی نیز با ریچی درگیر می شود و بدین ترتیب گروه از هم می پاشد و بیلی تنها می ماند.
بعد از این اتفاق، بورلی به خانه خود بر میگردد و با پدرش روبرو میشود. پدر بورلی که در تمام مدت از دختر خود سوء استفاده جنسی می کرده است دوباره برای این کار به او حمله میکند اما بورلی با وسیله ای محکم به سر او زده و پدرش را می کشد. بورلی که ترسیده قصد فرار میکند اما ناگهان پنی وایز جلوی راهش قرار گرفته و او را با خود میبرد. بیلی که متوجه این موضوع می شود به سراغ ریچی رفته و دوباره اعضای باشگاه بازندگان را دور هم جمع میکند تا بورلی را نجات دهند. باشگاه بازندگان دوباره وارد خانه پنی وایز میشوند و در آنجا با هنری باورز برخورد می کنند. هنری که تحت تاثیر پنی وایز پدر خود را که به شدت از او متنفر بوده را به قتل رسانده با مایکل درگیر می شود و مایکل او را به داخل چاهی پرتاب می کند و باعث مرگش می شود. دنبال کردن ردها، باشگاه بازندگان را به غار عجیبی میرساند که بورلی و همه بچه های گم شده به صورت معلق در آن قرار دارند. باشگاه بازندگان موفق میشوند بورلی را که فاصله چندانی با مرگ ندارد نجات دهند اما در هنگام فرار با پنی وایز رو برو می شوند. پنی وایز که لحظات آخر حضورش بر زمین را میگذراند و قدرتش رو به زوال است، در مواجه و درگیری با باشگاه بازندگان گیج شده و در نهایت شکست میخورد و به خواب ۲۷ ساله خود فرو میرود و باشگاه بازندگان نیز از محل فرار میکنند.
در پایان فیلم، بیلی که با پیدا کردن لباس بارانی زرد جرجی مطمین می شود او مرده، از دیگر بچه ها میخواهد که قول بدهند که ۲۷ سال بعد اگر پنی وایز دوباره برگشت آنها هم برای مبارزه و دفاع از دری بازگردند و باشگاه بازندگان نیز این مسیله را قبول میکنند. سپس بچه ها از یکدیگر جدا شده و هرکدام به دنبال سرنوشت خودشان می روند.
check_circle
check_circle
نظرات (0)
تشکر نظر شما نمی تواند ارسال شود
گزارش کردن نظر
گزارش ارسال شد
گزارش شما نمی تواند ارسال شود